⭐️ ما همه در سناریوهای بازنده بازی میکنیم. سناریوهایی که دیگران برایمان نوشتهاند؛ پدر و مادر، خانواده و آشنایان، معلمان و مرشدان معنوی، حاکمان و اسطورههای دروغین. حتی دیالوگهایمان دیالوگهای آنان است. سخنان خودمان نیست. ما هنوز سناریوی منحصربفرد خودمان را نداریم. نمیشناسیم. بشر امروز اگر طالب نجات است نیازمند یک عصیان اولیه است. باید همهٔ سناریوهای القایی و تحمیلی را دور بریزد. بازیگر گفتهها و نوشتهها و طرحهای دیگران نشود. تو باید سناریوی منحصربفرد خودت را داشته باشی. و سناریوی منحصربفرد تو در فطرت الهیات نهفته است. در جوهرهٔ ذاتی خودت. هر سناریوی دیگری جز این، یک سناریوی بازنده است. برای تو یک تراژدی رنجآور و بدفرجام است. همهٔ سناریوهای از پیش تعیین شده را دور بریز. خوب و بدشان نکن. از آن قالبهای ناخودی بیرون بیا. حتی اگر در آنها احساس معنویت داشتهباشی بدان که آن معنویتی کاذب است. از آنِ تو نیست. ساختگی است. تو باید سناریوی خودت را دریابی. خودت داستانت را تا پایان بنویسی و بسازی. فطرت خودت را به ظهور رسانی و در این جهان تنها در سناریوی خودت بازی کنی. تمام نوشتهها و گفتههای من فریاد همین نکته است. نکته را دریاب. سناریوهای القایی دیگران به درد تو نمیخورند. برای تو معنویت و نجات نمیآورند. نجات تو، تنها از درون خود تو سر بر میآورد. آن با خودیت خدادادهٔ توست. هرگز بازیگر سناریوهای مادی و معنوی دیگران نباش. از بزرگان بیاموز. اما تنها بازیگر سناریوی فطرت خودت باش. و این یک عصیان زیبا و آگاهانه میطلبد. عصیانی سالکانه.
مسعود ریاعی