⭐️ آنان که بدنبال آزادی میگردند معلوم است که هنوز آزاد نشدهاند. معنا ندارد کسی که آزاد است بدنبال آزادی بگردد. اینچنین کسان حتی اگر تا آخر دنیا هم بروند به آزادی نخواهند رسید. زیرا آزادی در پایان راه نیست. آزادی در ابتدای راه است. فیالحال است نه بعداً. تو برای اینکه راه بیفتی باید آزاد باشی. برای اینکه ببینی باید آزاد باشی. برای اینکه بشنوی باید آزاد باشی. برای اینکه بیندیشی باید آزاد باشی. آزادی ابتدای راه است نه انتهای آن. نکته را دریاب. وعدههای به آزادی رسیدن را از سوی هر کس که باشد دور بینداز. تو یا فیالحال از درون آزادی یا نیستی. اگر نیستی هر جا که بروی آزادی را نخواهی یافت. وقتی ذهنت اسیر افکار و اوهام و آرزوهای دور و دراز است، تو آزاد نیستی. وقتی در بند احساسات و عواطف بازدارنده از رشدی، تو آزاد نیستی. تو باید فیالحال آزاد شوی. هم اکنون و همینجا. درست اول راه. با قفلها و زنجیرهای گران درون که جایی نمیتوان رفت. هم اکنون آزاد شو. به کسری از ثانیه آزاد شو. شجاعانه دور ریختنیها را دور بریز. خالی شو و خودت را از درون آزاد کن. این کار خود توست. کار کس دیگری نیست. وَعدهٔ آزادی را دور بینداز. آنکه مدام وعدهٔ آزادی میدهد شیطان و اصحابش است. حال آنکه آزادی یک هدیه نقد است که خدا پیشاپیش آن را در نهاد تو نهاده است. فقط کافیست که خودت نیز به خودت عطایش کنی. نقدش کنی. به ظهورش رسانی. آزادی چیزی نیست که کس دیگری به تو دهد. تو آن را پیشاپیش داری. هم اکنون و همینجا از درون آزاد شو. آزاد شو تا براه بیفتی. تا ببینی. تا بشنوی. بدان که آزادی درونی مقدسترین و ارزشمندترین سرمایه وجودی توست. چونان سالکان فرزانه نقدش کن و قدرش را بدان.
مسعود ریاعی