
“پرسش و پاسخی در باب تناقض”
مهر 26, 1404“ در باب قربانی”
مهر 26, 1404⭐️ در میان نظرات بسیار در بارهٔ مرگ و زندگی، یک نظریه این است که ما پیش از این در جهانی دیگر بودیم و چون به عللی در آنجا مردیم، اکنون اینجا یعنی در این دنیای جسمانی دفن شدهایم. دقت کن! در این نظریه بحث از تناسخ نیست؛ بلکه میگوید که ما در آن جهان لطیفتر مردیم و اکنون در این اینجا یعنی دنیا دفن شدهایم. این بدان معنی است که هر کدام از ما در قبرهایمان یعنی بدنهایمان مدفونیم و دگر چون گذشته آزاد نیستیم. بر طبق این نظریه، دنیا قبرستان جهان بالاتر از خود است. هر که در آنجا بمیرد در اینجا دفن میشود. و باز بر طبق این نظریه، روحهایی که این نکته را به یاد آوردهاند تلاش میکنند تا خود را از این قبرستان تنگ و محدود که سِجن مؤمناش خواندهاند رها سازند تا دوباره به زندگی لطیف خود باز گردند. خروج از این قبرستان با زور نمیشود، با زار زدن نمیشود، با پرداخت زر و رشوه دادن نمیشود. خروج از این قبرستان، تنها با توبهٔ راستین میسر است. و توبهٔ راستین یعنی بازگشت به حق، به راستی و درستی. زیرا عالَمی که پیش از این در آن بودیم، عالَم راستی و درستی بوده است. نام دیگرش ملکوت است. و اما اگر کسی موفق به توبهٔ راستین نشود، باز در همین دنیا یکبار دیگر میمیرد اما بجای رفتن به ملکوت خویش، به طبقهٔ پایینتری از حیات سقوط میکند و وضع را برای خودش سختتر از سخت و بدتر از بد میکند. زیرا تنها مِلاک پیروزی و رستگاری، راستی و درستی و تسلیم به حق است.
مسعود ریاعی




