
“تفرّد به زبان روانشناسانه”
می 18, 2025“عبادتگاه بزرگ زمین”
می 19, 2025⭐️ همواره اندک سالکان واقعیِ حق را دو دشمن همیشگی بوده است؛ یکی خداناباوران و دیگری خداباوران ظاهری که به اهل ظاهر معروفند. متأسفانه این دو گروه یعنی خداناباوران و خداباوران ظاهری در هر دورهای اکثریت مردمان زمین را تشکیل دادهاند. اهل ظاهر از آن رو دشمن سالکان واصِل و فرزانهاند که میپندارند آنان چیزهایی میگویند که ما از اسلافمان نشنیدهایم و با فهم ظاهریمان جفت و جور نمیآید. پس آنان را بدعتگزاران میخوانند و به راحتی تکفیرشان میکنند و همچنان که تاریخ شهادت میدهد کمر به حذف و قتلشان میبندند. حال آنکه سالک حق جز از مکتب وحی و سنت صالحه نمیگوید. خداناباوران نیز از آن روی دشمن ایشانند که ایشان را مسبب و عامل اصلی تمامی مشکلات دنیویشان میپندارند. میپندارند که هر سخنی از حقایق و ماوراء گفتن بر ضد زندگی و تباهکنندهٔ آن است. پس یک گروه به سبب دنیایش دشمن ایشان است و گروه دیگر به بهانهٔ حفظ فهم سطحیاش از دین و حقیقت. فلذا سالکان حق در هر دورهای گویی باید از روی لبهٔ تیغ راه روند. نه از این سو بیفتند نه از آنسو. زیرا از هر دو سو دشمنانی قسمخورده دارند. آری سالک واقعی حق بودن در این دنیای تاریک، سخت و سنگین و تاواندار به نظر میرسد. و دقیقاً از این روست که در طول تاریخ برخی از اینان را بر دار کردند و به آتششان کشیدند و حتی خاکسترشان را بر باد دادند. اما شهادت ایشان نه به معنای نابودیشان بلکه به معنای گذری پیروزمندانه از جهنم دنیاست. آن به معنای واصِل شدن به مرکزیت هستی است. به حقیقتِ آنچه هست. چه سالکان حق، فرزندان آخرتاند، از آنِ دنیا نیستند. از اول هم نبودهاند.
مسعود ریاعی