
“لباس کار”
آذر 19, 1402
“رها شده از اندیشهٔ گناه”
دی 16, 1402⭐️ نوعی از آگاهی است که از تُهیای مطلق بر میآید. چند و چونش معلوم نیست زیرا که از حرف و صوت و قیل و قال تشکیل نشده است. آن چونان تخمی نامرئی است که ناگاه شکوفا گشته و آگاهیهای دیگر را از درون و بیرون در بر میگیرد. گویی وقتی هیچ میشوی به ناگاه همه چیز میشوی.
مسعود ریاعی
