☆ “روشن بینی” یک اتفاق واقعی است. تشبیه و استعاره نیست. و وقتی به وقوع بپیوند، عکس العمل سالکان متفاوت است؛ یکی خنده اش می گیرد، خنده ای شکمی! یکی نوری می بیند زنده و شگفت که جهان را برایش روشن و بی سؤال می کند و از درون و برون فرایش می گیرد و به عمق خود می کشانَد! یکی سراپا پر از شوقِ مرموز رهایی می گردد و میخواهد به جایی رود و راز را به همه فاش گوید اما نمیداند به کجا رود و به که گوید! یکی از فرط لذت، قالب تهی می کند و حاضر به بازگشت به زندگیِ ذهنی پیشین نیست! یکی چهره ی واقعی عشق را می بیند و خانمان را رها کرده و دکان فرو می بندد و سر به بیابان وجود می گذارد!… و در این میان، این اهل فتوّت اند که چون نور روشن بینی فرا رسد، جوانمردانه باز می گردند و دست از خوشیِ خویش می کشند تا دیگران را تعلیم دهند و به خوشیِ جاودان شان رهنمون شوند.
مسعود ریاعی