“چند سخن از هراکلیتوس حکیم یونان باستان”
(قرن ۶ قبل از میلاد)
☆ هرگز نمی توانی دوبار در یک رودخانه پا بگذاری
☆ در تغییر است که اشیاء آرام می گیرند
☆ همه چیز در سَیَلان است و هیچ چیزی ساکن نمی ماند
☆ رستخیزهای بزرگتر بر سرنوشت های بزرگتر چیره می شوند
☆ آن چه الهی است، به سبب شک های آدمی، از توجه او می گریزد
☆ راه صعودی و راه نزولی واحدند و مثل هم اند
☆ در دایره، نقطه شروع و انتها یکی است
☆ زیستن و مردن واحدند و عین هم اند، مانند بیداری و خواب، جوانی و پیری
☆ از منظر خدا همه ی اشیاء زیبا و درست است، اما از منظر آدمی برخی چیزها، درست و برخی غلط اند
☆ به من گوش نسپارید اما به لوگوس(کلمه الهی) آری! حکیمانه است گفتن اینکه همه چیز واحد است
☆ هارمونیِ نهان بهتر از آشکار آن است
☆ هر چیزی در موسم خویش ظاهر می گردد
☆ حتی آنان که در خواب اند، عُمّال و مستخدمانِ اموری هستند که در جهان رخ می دهد