“عادتپرستی، بتپرستی است”
آگوست 16, 2025“طور سالک”
سپتامبر 15, 2025⭐️ نیروهای پیدا و ناپیدای بسیاری در کارند تا هر یک از ما زنده و سرپا باشیم. تا با سیر در جریان حیات دستاوردی بدست آوریم و به ثمر نشینیم. این یعنی نیروهای نهان و آشکار طبیعت در وجود ما و دستاوردهای ما حقی دارند که باید به موقع ادا شود. به عبارتی دیگر؛ تمامی آثار و ثمرات و دستاوردهای تک تک ما نتیجهٔ یک کار جمعی و هماهنگ است. حقیقتاً هیچ موجودی نمیتواند ادعا کند که ثمره کار فقط از آنِ من است. یک گل زیبا و خوشبو نتیجهٔ کار همهٔ نیروهای طبیعت است. و دقیقاً از این روست که رائحهٔ خوشش را بیشائبه به زمین و آسمان تقدیم میکند. توهّم اینکه هر دستاوردی فقط از آنِ من است، چیزی شبیه دزدی است. شبیه حق دیگران را خوردن و به روی خود نیاوردن است. آری همهٔ نیروهای دستاندر کار خلقت و جریان حیات حقوقی دارند که باید به نیکی پرداخت گردد. زیرا همهشان -چه آسمانی چه زمینی- در ایجاد ثمرهٔ حیات و میوهٔ آگاهی شراکت داشته و سهیماند. بدان در هرآنچه از آنِ خود میپنداریم حقی معلوم است که باید پرداخت شود؛“فِی اَموالِهِم حَقٌّ مَعلُوم”( در اموالشان حقی معلوم است)! یک گردوی رسیده بر شاخ، هم به آسمان بدهکار است هم به زمین. هم به آب هم به هوا. حتی به موجودات ذرهبینی زیر خاک… یک سالک مشاهدهگر بهخوبی این نکته را میداند. پس پیشاپیش دستاوردش را چه مادی باشد و چه معنوی به تمامی به کل هستی تقدیم میکند و خود را به زیبایی میرهانَد. و اینچنین است که هستی نیز این سالکانِ فهیم و حقپرداز را دوست نیک و قابل اعتماد خود میداند و در هر عالَمی محافظشان است. حال آنکه زمین و آسمان از انسانهای مغرور و خودخواه و متکبری که هر چیزی را صرفاً از آنِ خود میپندارند، حقوق حقهٔ خود را -به شدت و بیهیچ کوتاهی- آن هم با اضمحلالشان به موقع اخذ خواهد نمود.
مسعود ریاعی