⭐️ در دنیا حاکمیت باید بدست عقل باشد. عقل است که در اینجا باید حکومت کند. همان عقلی که خدا آفرید و آن را بهترین خلقش خواند. این دنیا و زندگی دنیوی مردمان با عقل و خِرَدورزی اداره میشود. با خرافه و مطالب احساسی اداره نمیشود. تاریخ بخوبی نشان داده است که هر گاه خِرَد به حاشیه رانده شد و بیخِرَدی و خرافه حاکم گشت، بلا و مصیبت و بدبختی همهگیر شد. زیرا ادارهٔ امور دنیوی مردمان منهای عقل امکانپذیر نیست. مردمان هر سرزمینی برای بقا، آب و نان میخواهند، کار میخواهند، بهداشت و سلامت میخواهند، سرپناه امن میخواهند، یک زندگی متعارف و شایسته میخواهند. و فراهم کردن همهٔ این ضروریات کار خِرَدورزی خردمندان مدبر است، کار خرافهبافی و انتزاعیات بیربط نیست. امور زندگی دنیوی با انتزاعیات ذهنی اداره نمیشود. تخریب میشود. مردمان هر سرزمینی با هر فرهنگی که دارند، اگر طالب یک زندگی در خور و متعارف دنیویاند باید تنها خردمندان فهیم و کارآمد و مردمدوست خود را به کار بگمارند. جز این باشد با دست خود به بدبختی و فقر و فلاکت و فساد تن دادهاند. پس جز خودشان را نیز نباید شماتت کنند. در این کرهٔ خاکی هر جامعهای با هر فرهنگی، خردمندانی کاربلد و مردمدوست دارد که حکومت شایستهٔ آنان است. حکومت حق بیخردان نیست، حق کمخردان نیست حال هر بهانه و توجیهی که میخواهند داشته باشند.
مسعود ریاعی