⭐️ ظلمتی است که عین نور است و نوری است که عین ظلمت است. آن به اصطلاح ظلمتی که عین نور است وقتی است که ذهن و ذهنیات و دانستگیهایت را کنار میگذاری و به یک نمیدانم عظیم قدم مینهی و سرپا تسلیم جریان حیات و آگاهی میشوی و با آن جاری میگردی و حتی در بند دانستن چیزی نیستی. این نوعی رها شدن در مرکزیت هستی و آگاهیِ کل است هرچند از آن سر در نیاوری. در این کیفیت به واقع تو در نور شناوری اما برای تو چون ظلمت مینماید. به عبارتی این همان ظلمتی است که عین نور است. و اما آن نوری که عین ظلمت است همان خودآگاه محدود ذهنی توست که میپندارد از همهچیز سر در میآورد و آگاهی دارد. این ذهن تاریک اندیش، خود را برای تو چون نور مینماید. اما به واقع ظلمت حقیقی است. ای دوست، برای دریافت نور حقیقی باید شجاعانه به ورطهٔ ظلمت وارد شد. چه آب حیات را در ظلمات نهان کردهاند. سالک فرزانه آن است که خود را از این نور تصنعی پندارگونه و برداشتهای ناصوابش شجاعانه رها میکند. چه نیک میداند که “حقیقت محض” برداشتهای ذهنی هیچیک از ما نیست. هیچگاه نبوده است. آن هرگز به تعریف در نمیآید و همواره فراچنگ است.
مسعود ریاعی