“رفتنی را بگذار برود”
تیر 24, 1402
“زمان و بی زمانی”
تیر 24, 1402⭐️ معنای اقتدار در سلوک غیر از این معنای متعارف دنیوی است. اقتدار از منظر سالکان یعنی: بتوانی انجام دهی اما ندهی. بتوانی دروغ بگویی اما نگویی. بتوانی آسیب رسانی اما نرسانی. بتوانی به اموال دیگران دستدرازی کنی، اما نکنی. بتوانی ببری اما نبری. بتوانی به حق دیگری تجاوز کنی اما نکنی. بتوانی حرمت کسی را بشکنی اما نشکنی. بتوانی به ناحق اِعمال نفوذ کنی اما مرتکب نشوی… اقتدار به معنای تسلط بر نفس است. آن مهار نفس امّاره است. اقتدار به معنای قدرتنمایی نیست. به معنای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی نیست. به داشتن سلاحهای کشتار جمعی نیست. زورگویی معنا نمیدهد. اقتدار یک فضیلت والا و باطنی است. در قرآن، کنار مقتدر آرامش میگیرند؛ “عِندَ مَلِیکٍ مُقتَدِر”. آن محل آرامش و امنیت است. جایگاه صدق و راستی است. برخورداری از حقیقت است. اقتدار یک مقام معنوی بزرگ و یک کیفیت والا از بودن است و هر کسی را به “عِندَ مَلِیکٍ مُقتَدِرٍ” راه نباشد.
مسعود ریاعی




