“حکایت بُرد و باخت”
ژوئن 18, 2023
“خدای آزاد”
ژوئن 18, 2023⭐️ برای بسیاری جاودانگی واقعهای است که در زمان آینده جای دارد و مربوط به آینده است، اما برای سالکان جاودانگی در روزنهای در حال است و در حال به وقوع میپیوندد. زیرا جاودانگی هم اکنون هست. چیزی نیست که بعداً ایجاد شود. تو هر لحظه میتوانی به تمامیت واصل شوی. به واقع وصل هستی فقط آگاه از این وصل نیستی. ای دوست، این جهان دو روی دارد؛ “تمامیت” و “عدم تمامیت”. تمامیت عقل کلی است و عدم تمامیت عقل جزئی. وقتی که در ذهن محدودت زندگی کنی تو در حال عدم تمامیتی. این نوع زندگی همچون گرهای انرژیک و سیاه در گسترهٔ تمامیت نامتناهی است. این گرهی تیره که از بین برود تمامیت به روشنی هویدا میگردد. گویی پرده را کنار زدهاند. هر گرهٔ تیره در این گستره همان بشری است که سفرهاش را از تمامیت جدا کرده است. عدم تمامیت، مصرف انرژی است و عاقبتش هلاکت، حال آنکه تمامیت جذب انرژی و عاقبتش حیات طیبه است. آنکه در عدم تمامیت به سر میبرَد بدیهی است که رنج بکشد و هر دم در حسرت جاودانگی به سر برد. حال آنکه جاودانگی یعنی تمامیت در دسترس است. در مراقبهٔ اصیل، تو این ذهن محدود را رها میکنی و از همان لحظه به تمامیت نامتناهی گام مینهی. وقتی ذهنی نباشد منی هم نیست و وقتی منی نباشد گره تاریکی هم وجود ندارد. پس چون توانستی روحت را به تمامیت نامتناهی وصل کنی، به واقع خود را به جاودانگی وصل کردهای. تمامیت همان جاودانگی است. آن کیفیتی است فراتر از زمان، و قوانین کون و فسادی که عاملش زمان است بدان راه ندارد. و بدان که روح به هر جا برود قادر است متعلقات ضروری خود از جمله آگاهی، توانمندی، و در یک کلام نفس مطمئنه را نیز به آنجا بَرَد. در این کیفیت تو زنده و آگاهی، اما دگر من نیستی. ذهن بشریات نیستی. آن تاریکی و محدودیت قبلی زدوده شده است. شکل محدود قبلی شکسته شده و دگر محدودیتهای اوصاف بشری بر تو حکم نمی راند. واصِل به تمامیت را میتوان تمام خواند.
مسعود ریاعی