“الرُّؤیا الَّتِی اَرَیناکَ”
(آن رؤیایی که نشانت دادیم)!
☆ این رؤیا خواب دیدن معمولی نیست. عالَمی بنام عالَم “خَیال” وجود دارد که کاملاً واقعی است. این عالَم حد واسط عالَم معقول(: مجردات بی شکل و تصویر) و عالَم محسوس(: جسمانیت زمخت دارای شکل و تصویر) است. به واقع یک برزخ میان این دو عالَم است. آن را عالَم واسط یا ملکوت نیز گویند. اینجا عالَمی است که معقولات و ارواح، شکل می یابند و محسوسات و اشیاء، روح. جنس این عالَم آنچنان که ارباب مشاهده گفته اند، از ماده ی لطیفه است. شکل و رنگ دارد اما همچون دنیای فیزیکی، جسمیّت سخت و ثقیل ندارد. منشأ رؤیاهای صادقه همینجاست. این عالَم را نباید با توهّم و تخیّل انسانی اشتباه گرفت. توهّم زاده ی ذهن است و ما به ازایی در واقعیت ندارد. اما عالَم “خَیال” یا همان ملکوت، واقعی است. یعنی چه ذهن باشد و چه نباشد، آن عالَم وجود دارد. اشیایی که در این عالَم اند، همگی ظل و سایه ای از آن عالَم لطیف اند. ریشه و حقیقت وجودی شان آنجاست. عالَم خَیال، یا همان ملکوت، یا همان عالَم میانه یا برزخ، خود دارای لایه های مختلف است. بخشی که به عالَم محسوس نزدیکتر است، همچون بخشی نیست که به عالَم معقول نزدیکتر است. با این وجود از وحدتی مسحورکننده برخوردار است. وقتی خداوند در قرآن می فرماید که ما ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم(ع) نشان دادیم، مراد این عالَم است. در این عالَم حقایق اشیاء بطور واضح قابل رؤیت اند. سالکی که این عالَم را ببیند، بی سوال می شود. گویی پرده ای از این فیزیک زمخت برداشته شده، و حقایق اشیاء و پدیده ها بر ملا می گردند. بی شک مراقبه اصیل و مداوم و رفع شرطی شدگی های ذهنی، ورود به چنین عالَمی را تسهیل می کند زیرا ذهن محدود و محصور و ظلمت زدهٔ بشری قادر به درک و دریافت آن نمی باشد “اِلّا مَن رَحِمَ رَبِّی”.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی