“فقط یک کار اساسی”
ژوئن 4, 2022“دوستی با خدا”
ژوئن 4, 2022“وَ لَقَد فَتَنّا سُلَیمانَ وَ اَلقَینا عَلَی کُرسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ اَنابَ”
(ما براستی سلیمان را آزمودیم و بر کرسیِ او جسدی افکندیم سپس (از تصورات خود) بازگشت و توبه نمود)!!
☆ عجب آیه پر رمز و رازی! خداوند علیم توفیق دهد تا لااقل وجهی باطنی از آن را بدرستی و به حق دریابیم. ای دوست، در قاموس باطنی “جسد” آنچنان که اکثریت پنداشته اند به معنای یک جنازه ی بی روح نیست. ما در لغت یک “جسد” داریم، یک “جسم”. اینها با هم متفاوت اند و هر کدام اشاره به موجودیتی دارند. مراد از “جسم” همین جسم زمخت مادی است که روزی هم میمیرد و متلاشی می شود. اما مراد از “جسد” ظهور روح در کالبدی آتشین یا انرژیایی است. همچنان که بر مریم(ع) ظاهر شد. همچنانکه در آن درخت بر موسی(ع) ظاهر شد. مراد از جسد، تجسد روح است در یک کالبد لطیف و انرژیایی. اغلب مفسران واژه ی جسد در این آیه را به معنای یک جنازه گرفته اند و برخی شان هم بر همین اساس به داستان سرایی پرداخته اند! حال آنکه یک پیامبری چون سلیمان، از جنازه نمی ترسد! او جنازه بسیار دیده است! قضیه چیز دیگریست. بی شک در آن نکته ای اسراری نهفته که دقت در آیات بعدی کار فهم آن را بر ما آسان می کند. اولاً این کرسی، به معنای تخت خواب نیست که تصور کنی جنازه ای بر تختش افکنده اند! این کرسی مرکزیت اقتدار و حکم اوست. سلیمان بر کرسی خود، کالبدی مقتدر و نورانی می بیند. کالبدی که شبیه خود جسمانی اش هست اما خود جسمانی اش نیست. بلکه یک کالبد انرژیایی تمام است. اعجاب سلیمان از این است نه از یک جنازه ی بی روح و جسمانی. زیرا پیش از این سلیمان از خداوند برای پیشبرد کارهایش، نفرات بسیار خواسته بود، فرزندان بسیار خواسته بود. او فکر میکرد اگر تعداد نفرات اش زیاد شود قدرتش هم زیادتر خواهد شد! اما خداوند با ایجاد چنین کالبد نورانی و روحی، به او می فهماند که چنین کالبدی الهی است که او را بر هر عِدّه و عُدّه ای برتری می بخشد. او برخوردار از کالبدی انرژیایی و مقتدر شده است. و دقیقاً از این روست که در آیات بعدی، سلیمان می تواند بر باد فرمان برانَد و بر جن و انس سیطره یابد و هر کدام را به کاری شگرف بگمارد. او از این کالبد انرژیایی بهره مند می شود، نه اینکه می ترسد! او به واقع نیرو و توان اصلی را بدست آورده است. فلذا بی تردید از تصورات خام قبلی اش توبه می کند. چه او تصور می کرد که اقتدار در تعدّد نفرات جسمانی و عِدّه و عُدّه ی دنیوی است. حال آنکه اینطور نیست و اقتدار امری الهی است و باید از بالا به سالک عطا شود.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی