☆ حقیقت، ذاتش ثابت و واحد است اما مصادیقش در هر زمان متنوع است. و این نکته ی مهمی است که هر سالکی باید بخوبی آن را درک کند. پس دقت کن! بذر گُل، وجودش یک حقیقت است. اما وقتی کاشته می شود و جوانه می زند آن نیز مصداق دیگر حقیقت است. وقتی غنچه می شود آن نیز حقیقت است و وقتی شکوفا می گردد آن نیز یک حقیقت است. تو نمی توانی بگویی چون ذات حقیقت ثابت است، پس من هم فقط همان بذر گُل را که از اول به من گفته اند حقیقت است، حقیقت می دانم! همان را که از اول به ذهنم القاء کرده اند، و نه چیز دیگر را! چنین کسی دیده ی حق بین ندارد. غافل است. آری حقیقت به ذات خود واحد است، اما مصادیقش پویا و متکثر است. ممکن است امروز یک چیز باشد و فردا چیز دیگری. آنچه مهم است این است که تو چشم حق نگرت را باز کنی و از مصادیق آن غفلت نکنی. باید بتوانی مفاهیم ثابت و پویای حقیقت را خلط نکنی و به بهترین وجه جایگاه هر کدام را دریابی. در مفاهیم ثابت و پویای حقیقت، هیچ تضاد و تناقضی نیست.
مسعود ریاعی