☆ دستگاهی است باطنی به نام “کُن”. این دستگاه شگفت، وجودبخش است. ایجادکننده است. و با ارتعاش الهی کار می کند. به تمثیل؛ از یک ۲۰ و یک ۵۰ و یک ۶ ناپیدا تشکیل شده است. “ن” تمامیت هستی است. هر آن چیزی است که متجلّی شده است. “کاف” کافیست. فرمانده است. و “واوِ” ناپیدا، پیوند روحی مابین این دو است. برای ایجاد شدن چیزی، باید تمامی نیروهای کارآمد موجود دست اندر کار شوند. زیرا این “ایجاد”، یک پدیده ی در رابطه است. یک چیز خود همه چیز است. “کُن” فرمان به همه ی نیروهای پیدا و پنهان برای ایجاد شیء است. یک فراخوان است که از سوی روح الهی صادر می شود. پس کار هر کسی نیست. کار خود خدا و کار کسانی است که اذن خدا را دارند. و دقیقاً از این روست که در قرآن، حکایت “کُن فَیَکُون”؛ باری با فعل مفرد آمده “اَن یَقُولَ”، و باری با فعل جمع “اَن نَقُولَ”. در احادیث قدسی نیز آمده است که فرمود؛ “اَطِعنِی اَجعَلکَ مِثلِی” (اطاعتم کن تا تو را چون خود کنم!) تا تو نیز چون بگویی باش، پس بشود.
مسعود ریاعی