“فَاَمّاالَّذِینَ آمَنُوا فَیَعلَمُونَ اَنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّهِم”
(و اما کسانیکه اهل ایماناند میدانند که آن مُسَلّماً حق و از سوی پروردگارشان است)!
⭐️ هر موجودی همینکه وجود دارد، دارای حقی است. همینکه مخلوق خداست، برخوردار از حق است. مخالف و موافق و خوشایند و ناخوشایند ندارد. در ابتدای این آیه از پشه مثال زده است! آن نیز حقی دارد! هرکسی و هرمخلوقی به تناسب موجودیتاش بخشی از حق را داراست. این یعنی؛ موجود و مخلوق بیحق نداریم. کم و زیاد دارد اما مطلقاً بیحق نداریم. اگر کسی این حق را که در وجود همه کس به تناسب موجودیتاش جاری است برسمیت بشناسد، به راه وحدت حقیقی رهنمون گشته است. چنین کسی را میتوان مُصلِح نامید. و اگر کسی این حق جاری را به رسمیت نشناسد، عنصر نامطلوب و نابهنجار هستی و عامل تفرقه و درگیری و تضاد است. حقبینی یک بصیرت متعالی است. اگر هنگام دیدن چیزی ابتدا حقش را ببینی، تو حقبین شدهای. عامل حق گشتهای. و چون حقش را پرداخت کنی، تسلیم حقی. ریشهٔ نابسامانیهای جهان امروز بدین خاطر است که ما عملاً حق دیگران را برسمیت نمیشناسیم و بدان عامل نیستیم. ما صرفاً خودمان و برداشتهای خودمان را قبول داریم، نه حق را. و دقیقاً از این روست که همه زجر میکشیم، مضطربیم و روح و روانمان آزرده و ملول است. حق، تثبیت و آرامش میآورد. معنایش همین است. اگر در جایی تثبیت و آرامش وجود ندارد، یعنی در آنجا حق رعایت نمیشود.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی