⭐️ اگر به مراقبه نشستی و از همان ابتدا نیروهای مخرب درون و انواع تأثیرات اعم از افکار و احساسات بر تو هجوم آوردند، همانطور که بی حرکت نشستهای و کمرت صاف است، نوک انگشتان دست راست را به نرمی به نوک انگشتان دست چپ بچسبان، بطوریکه ضربان نبض سرانگشتانت را حس کنی. (سرانگشتان حساسترین بخش حس لامسهاند). آنگاه با هر دم یعنی با نَفَسات به بخش زیرین مغزت یعنی جایی که مخچه و بصلالنخاع (بخش حرکتی مغز) قرار دارد، ضربهای لطیف و محسوس وارد کن. یعنی احساس کن که هر نَفَسات به مثابهٔ یک ضربهٔ لطیف به آن نقطه است. این نقطه درست در جایی است که منتهیالیه بالای گردنت محسوب میشود. پس فقط کافیست هنگام تنفسات احساس کنی که هر دَم یا نَفَسات، ضربهای لطیف به آن نقطه است. همین. بگذار ملائکهٔ درونت کارشان را بکنند. تو فقط تسلیموار چند دقیقه در خدمت این تمرین باش… و آنگاه تو موفق شدهای! زیرا محال است که در چنین حالتی ذهن تو به جای دیگری برود. خواهی دید که در این مدت تو به هیچ چیز فکر نکردهای و هیچ تأثیراتی تو را به اضطراب و خیالات واهی نکشانده است. نیروهای مخرب بر تو مسلط نبودهاند. حتی در این مدت با آنکه چشمانت باز بوده، به چیزی خیره نبودهای و گویی اصلاً مظاهر روبرو وجود خارجی نداشتهاند. چند نوبت که چنین تمرینی را به انجام رسانی، حال و هوای مراقبهٔ اصیل دستت میآید و آنگاه دگر نیازی حتی به این تمرین هم نیست. زیرا تو با ارادهٔ مراقبهگون خود در هر زمان که بخواهی، میتوانی از شر انواع تاثیرات مخرب رها گردی.
مسعود ریاعی