“اهل کتاب از منظری دگر”
– اهل کتاب از منظری دیگر؛ کسانی اند که نوشته پرست اند. بجای خداوند حیّ، نوشته ها را می پرستند. بنده و اسیر نوشته های قُدَمایند. در باب هر مسئله ای می گویند که در آن کتاب این را نوشته و در آن دیگری، آن را. حجت و دلیل و راهبر زندگی شان صرفاً نوشته های گذشتگان است. با نوشته ها و واژه ها و جملات آن سرگرم اند، و با رجوع به آنها قانع می شوند. این یعنی؛ اینان اهل تسلیم بودن به حقِ زنده و جاری نیستند. خود اهل مشاهده نیستند. جریان حیات خداوندی حاکم بر ایشان نیست، بلکه نوشته ها و محفوظات شان، حاکم بر ذهن شان و حاکم بر زندگی شان است. اینان جهان را از چشم نوشته های مردگان می بینند. از خود چشمی ندارند. نادانسته بندهٔ مردگانی اند که میراثی به نام نوشته برایشان بجا گذاشته اند. پس بندهٔ حیّ نیستند. بندهٔ زنده نیستند. زنده به اکنون و اینجا نیستند… حال آنکه آگاهی امری زنده است. فِی الحال است. تو آگاهیِ زنده را در نوشته های مرده و منسوخ نمی یابی. مرده، آگاهی زنده ندارد. آن حلّال مشکلات کنونی تو نیست و نبوده و نمی تواند باشد… و دقیقاً از این روست که در قرآن “اهل کتاب” مذمّت شده اند. قرآن کریم، از خدای حیّ سخن می گوید. از جریان حیات و حیات طیبه سخن می گوید. قرآن، دعوتش به زندگیست. زندگی ای که از هم اکنون و همینجا باید بدان وارد شد. ای دوست، اهل قرآن، اهل کتاب نیستند. آنها “اهل الله” اند. و اهل الله کجا و اهل کتاب کجا!
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی