⭐️ همهٔ ما به نوعی مترجم هستیم. سخن گفتن، ترجمه است. تو وقتی سخن می گویی در حال ترجمه آنچه در دل یا در اندیشه داری، هستی. دریافت باطن را به زبان ظاهر در می آوری. حتی وقتی از اِیما و اشاره استفاده می کنی، باز در حال ترجمهٔ یک معنا به حرکات قابل فهم هستی. بارز کردن احساسات درونی، نوعی ترجمه است. سکوت نوعی ترجمهٔ حال است. تعبیر خواب، خود ترجمه است. مفاهیم عالَم بالا را به زبان عَوالم دون تر بیان کردن، ترجمه است. زبان مرغان را فهمیدن و با آنها مراوده داشتن، ترجمه است. سخن روح را به ذهن فهماندن، ترجمه است. دریافت های قلبی و شهودی، نوعی ترجمه است… انسان موجودی مترجم است. زیرا ارتباط آگاهانه با دیگران و با دیگر بخش های هستی نیازمند ترجمه است. ترجمه پل ارتباطی است. و تو با ارتباط است که آگاه می شوی. لکن این بدان معنا نیست که هر کس مترجم خوبی است. باید ترجمه را یاد گرفت. باید بدانی که چه چیز را از چه عالَمی دریافت و به کدام عالَم دیگر ترجمه می کنی. آیا خود آن را فهمیده ای؟! آیا بهترین شیوهٔ بیانش را به زبان دیگر می دانی؟! مترجم خوب باید زبان هر دو عالَم را بداند. مثلا باید بداند که دیدن یازده ستاره و خورشید و ماه در رؤیا، معنایش در عالَم دنیوی چیست. سجده شان به چه معناست. هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را خوردن، مفهومش کدام است. زیرا چنین چیزهایی در عالَم ملموس اتفاق نمی افتد. دانستن گرامر و قواعد زبان ها اگرچه ضروری است اما هرگز کافی نیست. در ترجمهٔ خوب و کارآمد، فهم روحانی است که حرف اصلی را می زند. و آنگاه بیان این فهم است به زبان دیگر. به عالَم دیگر. ای دوست، ترجمه های فهیمانه مجراهای آگاهی اند. با این وجود در باره زبان وَحیانی قرآن باید اذعان داشت که هیچ ترجمه دقیق و کاملی از آن نمی توان ارائه داد. زیرا قرآن دارای معانی لایه لایه است و به قول امام علی(ع) دارای وجوه متعدد است. علاوه بر آنکه آیات قرآن تأویل دارند و برخوردار از معانی اصلی و حقیقی اند. اگرچه می توان برخی وجوه را به لطف رب دریافت و به بهترین ها بیان نمود اما حق آن است که قرآن را اهل قرآن -که اهلُ الله اند- با خود قرآن دریابند و کلمات خدای بخشنده و مهربان را زنده و مستقیم بر وجود خویش حک نمایند.
مسعود ریاعی