“لَهُم ثِیابَُ مِّن نّارِِ یُصَبُّ مِن فَوقِ رُءُوسِهِمُ الحَمِیمُ”
(برای منکران حقایق، پوشش هایی آتشین است و از بالای سرشان حرارتی سوزان جاری می شود)!
☆ ای دوست، وقتی مملو از خواسته ها و آرزوهای نفسانی شوی، وقتی قوای شهوت و غضب در وجودت شعله ور گردند، به واقع تو پوششی آتشین را بر تن کرده ای. این “نار” آن آتشی نیست که تصور کرده ای. “مِن نارِِ” مجهول آمده است. هر ناری نیست. این آتشی است که منبعث از صفات رذیله ی خودمان است. این خود ماییم که این آتش را چون لباسی می دوزیم و بر تن می کنیم. ما خود جهنم خود را می سازیم. خداوندِ بخشنده و مهربان شکنجه گر نیست. او برای کسی دیگ آبجوش و مواد مذاب و دیگر آلات شکنجه مهیا نکرده است. از این کار نه لذت می برد و نه نیازی به آن دارد. ساحت قدسی او از این معانی مبراست. آیات جهنم بیانگر اوصاف ناپسند خود ماست. آن نتیجه عملکردمان است. ما خود سازنده ی آنیم. تو مرتبه ای از آن را در همین دنیا حس می کنی. وقتی امیال و آرزوها در تو شعله ور می گردند، وقتی شهوت و خشم در وجودت شراره می کشند، تمامی وجود تو داغ می شود و حرارتی سوزنده و ناخوشایند از فرق سرت تا نوک پایت را فرا می گیرد. گویی کالبدی آتشین به تن کرده ای. در حال سوختنی. زیرا تو خود با خواسته ها و امیال باطل، موجبات شکنجه ی خود را فراهم کرده ای. تو خود تولید رنج کرده ای. نفسی که پر از خواسته و امیال است وقتی به دنیای دیگر هم برود، این رنج را از همینجا با خود برده است. او جهنم خودش را با خودش حمل کرده است. جهنم پیش از آنکه نمادی بیرونی داشته باشد، یک کیفیت درونی است. عامل آن خود تویی، نه کس دیگر. دریاب نکته را. آنهایی که نادانسته و با برداشت های سطحی و بی اساس، خداوند سبحان را نزد مردمان شکنجه گر و بی رحم معرفی می کنند، آیا لحظه ای با خود نمی اندیشند که آخر چگونه میتوان عاشق خدایی شکنجه گر شد؟! چگونه میتوان به چنین خدایی عشق ورزید و او را محبوب دل ها کرد؟!
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی