“وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلّا لَیَعبُدُونِ”
(جن و انس را خلق نکردم جز آنکه عبادتم کنند)!
☆ بسیاری می پرسند؛ خب که چه؟! این همه خلق کرده است که فقط او را عبادت کنند؟! این چه فایده ای دارد و چه رشدی بر آن مترتب است؟!
پس اگر حقیقتاً بدنبال جوابی، خوب دقت کن که در همین یک آیه، نکاتی ظریف و سرشار از آزادی نهفته است. به واقع این آیه ی آزادی است. خداوند دارد راه رهایی و آزادی و آزادگی را نشانت می دهد. او تو را آزاد و فارغ از بندگیِ کثرات می خواهد. چه ما در این جهان کثرت و پر رنگ و لعاب، بنده ی همه چیز گشته ایم؛ بنده ی پول، بنده ی قدرت، بنده ی شهوت، بنده ی حماقت و جهالت، بنده ی حاکمان ظالم، بنده ی دانش های مخرب و ویرانگر، بنده ی احساسات ناپاک، بنده ی برداشت های ناصواب، بنده ی آرمان های توهّمی، و از همه مهمتر بنده ی ذهن تاریک اندیش مان گشته ایم. ما عملاً اسیریم. بنده ی دیگر چیزها ایم. ما آزاد نیستیم. زیرا هر کدام مان در این دنیای پر برخورد بنده ی چیزی یا کسی گشته است. و اکنون قرآن کریم، آن هم در این تک آیه ی شریفه، قاعده ای حیاتی و نجات بخش را بیان می کند؛ و آن اینکه؛ تو با بندگیِ خدای واحد مطلق، خدای آزاد و نامتناهی، از بندگیِ هر کس و هر چیز دیگر، خلاص می شوی، رها می گردی، آزاد می شوی. این آیه بیانگر قاعده ی آزادی است. تو با پرستش خدای مطلق آزاد، شبیه او می شوی. به اخلاق او آراسته می گردی. بندگیِ خدای آزاد، آزادی می آورد. زیرا هر که را بپرستی، شبیه همو می شوی. در علل الشرایع(ص ۹ ح ۱) روایتی از امام حسین(ع) نقل شده که ایشان بر همین نکته تاکید فرموده اند: “ای مردم! خداوند جَلَّ ذِکرُهُ بندگانش را نیافریده، جز برای آن که او را بشناسند و چون او را شناختند، عبادتش کنند و چون عبادتش کردند، با عبادت او، از بندگیِ جز او، بی نیاز شوند”! ای دوست، خداوند تو را در این آیه، به آزادی دعوت کرده است. آیا او را لبیک خواهی گفت؟!
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی