“رَبّ العالَمِینَ”
(پروردگار جهان ها)!
☆ “عالَمِین” را غالباً با توجیهی لغوی به “جهانیان” ترجمه می کنند. یعنی همه مخلوقات و پدیده ها. اما این عالمین را با توجیه مفهومی دیگری می توان به “جهان ها” نیز ترجمه نمود. عالَمِین جمع مذکر سالم “عالَم” است. از این منظر این کلمه به جهان های متعدد اشاره دارد. ابن عباس صحابی پیامبر اسلام(ص) در روایتی، به تعدّد جهان ها اشاره می کند و حتی قائل است چه بسا در هر کدام از این جهان ها ابن عباسی چون خودش وجود دارد. بیان چنین مطلبی شبیه چیزی است که امروزه فیزیکدانان جدید تحت عنوان جهان های موازی از آن سخن می گویند. در کتب حدیث و در روایات بسیاری به انحاء مختلف به جهان های دیگر اشاره رفته است؛ از جمله در حدیثی که قاضی سعید قمّی در شرح کتاب توحید صدوق ج ۳ ص ۱۱۸۷ آورده که امام صادق(ع) فرمودند: “آیا تو می پنداری که خداوند همین یک جهان را خلق کرده و غیر از شما بشری خلق نکرده است؟! آری قسم به خدا، که او هزاران هزار عالَم و هزاران هزار آدم آفریده که شما در میان آنها جزو آخرین هایشان هستید!” و یا این روایت از امام (ع) که در البرهان ج ۱ ص ۴۸ وارد آمده است: “خداوند عَزَّ و جَلَّ را هزار عالَم است که هر یک از این عوالم بیش از هفت آسمان و هفت زمین دارد، و در عین حال هیچ یک از اهل این عوالم، عالَمی غیر از عالَم خود را نمی شناسد!” بیان اینچنین نکاتی تنها در منابع اسلامی دیده نمی شود، بلکه در کتب بسیاری از ادیان و مذاهب و مکاتب باطنی؛ از جمله کتب باستانی هندیان یعنی “وِدا” ها، کتب باستانی چینیان به ویژه مکتب تائو، و نیز در بسیاری از فرهنگهای اساطیری سرزمین های دور و نزدیک همچون شمن ها و سرخپوستان و غیره بدان اشاره رفته است. فلذا قضیه وجود جهان ها، چیز تازه ای نیست که صرفاً با فیزیکدانان جدید، تحت عنوان جهان های موازی مطرح و عرضه شده باشد. بسیاری از الهیون و حکمای قدیم، به انحاء مختلف از آن سخن گفته و حتی برخی شان در نوشته ها و معراج نامه هایشان، به شهود برخی از این عوالم اذعان داشته اند. حال باز گردیم به بیان نکته ای از مفهوم ربّ العالمین که مراد است. ای دوست، در قرآن کریم، تسلیمی که مد نظر است، تسلیمی که تعلیم داده می شود، تسلیم بودن در برابر پروردگار جهان ها است. “اَسلَمتُ للهِ ربِّ العالَمِینَ”. زیرا چنین تسلیمی از منظر قرآن، کامل، تمام، همه جانبه و نجات بخش است. زیرا در این کیفیت، تو تسلیم کسی هستی که تمامی جهان ها را ساخته و پرداخته و زیر نظر دارد. جهان هایی که در پیوند و ارتباط با یکدیگر قرار دارند. جهان هایی که یکدیگر را پوشش می دهند و بر یکدیگر تأثیرگذارند. و با آنکه هر کدام استقلال خود را دارند، با هم در یک هماهنگی فوق تصور به سر می برند. زیرا؛ اتفاق در هر عالَمی، تأثیرگذار بر عوالم دیگر است. آن عوالم چه با فاصله زیاد و چه با فاصله کم از هم، عوالمی در هم تنیده و منظم و سازمان یافته اند. آنچنانکه اگر فاصله برخی شان نسبت به دیگری حتی کمتر از اندازه قطر یک اتم باشد، مزاحمتی برای موجودیت شان ایجاد نمی شود… ای دوست، تو وقتی تسلیم ربّ العالمین می شوی، به واقع تسلیم کل کامل شده ای. با تمامی جهان ها ارتباطی زنده و آگاهانه برقرار کرده ای. هماهنگ با تمامی جهان های پیدا و ناپیدا گشته ای. و بدینسان خود را در وحدتی مسحورکننده و در حاشیه امنیت قرار داده ای. تسلیم ربّ العالمین بودن، پذیرش کل کامل است. آشتی با همه ی جهانها و پذیرش جریان اسراری و همه جانبه ی حیات است. پروردگار جهان ها، کسی است که همه ی جهان ها را با تمام تفاوتی که دارند، اداره می کند و از هماهنگی آنها یک جهان کل و بزرگتر می سازد. فلذا انسان تسلیم ربّ العالمین، انسان کل است. مربوط به همه ی جهان هاست. فرا جهانی است. همه ی جهان ها او را می شناسند. چنین کسی در هر عالَم پیدا و ناپیدایی، حضوری فعال و تأثیرگذار دارد. چه آنکه تسلیم ربّ العالمین است، رائحه از ربّ العالمین دارد. و خود جهانی می شود بر فراز همه ی جهان ها.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی