☆ هر سالکی این قصیده را که عام و خاص و اخص به حد تواتر از امام علی(ع) نقل کرده اند، دریابد، بی شک به مرتبه ای والا از حیات و آگاهی دست یافته است. آن را هیچ شرح و توضیحی نمی دهم، چه هر توضیحی خرابش می کند و سؤالات بیمارگونه بسیار پدید می آورد. چه هر کس باید خود با روح جانش بفهمد، خود دریابد، و خود به نجات در آید. پس بارها بخوان و بر رویش مراقبه کن که درک آن حقیقت نجات است. و بدان که روح تو قادر به فهم است.
– دَوائُکَ فِیکَ وَ ما تَشعُر
وَ دائُکَ مِنکَ وَ ما تَبصُر
– وَ تَزعَمُ اَنَّکَ جِرمٌ صَغِیرٌ
وَ فِیکَ انْطَویٰ العالَمُ الاَکبَرُ
– وَ اَنتَ الوُجُودُ وَ نَفسُ الوُجُود
وَ ما بِکَ یُوجَدُ لا یَحصُرُ
– وَ اَنتَ الکِتابُ المُبِینُ الّذِی
بِاَحرُفِهِ یُظهَرُ المُضمَرُ
– فَلا حاجَةَ لَک مِن خارِجُ
وَ فِکرُکَ فِیکَ وَ ما تَفکُرُ
☆ – داروی تو در خودت است و نمی دانی
و بیماری تو از خودت است و نمی بینی
– تو پنداری که جسم کوچکی هستی
در حالیکه جهان بزرگ در تو نهاده شده است
– تو وجود و خودِ وجودی
و آنچه پدیدارت آید به شمار نیاید!
– تو خود کتابی نمایان هستی
که با حروفش پنهانی ها آشکار می شود
– پس تو را نیازی به غیر خودت نیست
چه هم اندیشه ات و هم آنچه را که بدان می اندیشی در خودت است!
(ای دوست، موفق باشی در فهم و گذر!)
مسعود ریاعی