چیزی درون توست که از همه چیز آگاه است. بی زمان و نامتناهی است. آن چون گوهری است که هیچ چیز دور و نزدیکی از او پوشیده نیست. یک سالک برای رسیدن به آن باید آگاهی های معمولش را که منبعث از ذهن است پشت سر بگذارد و با مراقبه، خود را خاموش کند و این خاموشی را مستدام بدارد تا روزی که نور آن گوهر ظاهر شود و وجودش را فرا بگیرد. از آن پس، هر کار چنین سالکی کارستان است و در عین حال خودانگیخته است.
مسعود ریاعی