عشق در وجود همه ساری است. اما از وجود همه جاری نیست. اینطور نیست که در وجود برخی باشد و در برخی نباشد. همه از عشق نصیب دارند. زیرا عشق خمیرمایه هستی است. منتها نکته این است که در قلیلی بروز کرده و به ظهور رسیده و در بسیاری هنوز در پرده است. آنچه باعث می شود که عشق در حجاب باشد، منیّت است. منیّت را ذهن بشری می سازد و اوست که مانع بروز عشق است. زیرا عشق آنگاه که بیاید، ذهن دیگر مجال عرض اندامی نخواهد داشت. به تعبیری ظهور عشق، مرگ ذهنِ منیّت ساز است. از این روست که عاشق را مجنون می نامند. ظهور عشق، شجاعتی سالکانه می طلبد زیرا بشدت زندگی معمول را دگرگون می کند و گاه تمامی پل های بازگشت به زندگی ذهنیِ پیشین را ویران می نماید. در چنین حالتی عقبگرد بدترین کار ممکن است. سالک حق، باید تا محو کامل منیّت به پیش برود و خود را برای همیشه از شرّش بِرَهانَد.
مسعود ریاعی