“کُلٌّ فِی فَلَکٍ”!
(هر کدام در فَلَک خویش اند)!
– این جهان آفرینش زنده و هوشمند است و هر نیرویی در مدار خویش قرار دارد. نظمی مسحورکننده که ذهنی نیست، فراذهنی است. آن که در مدار فطری خویش است زنده و کارآمد است. نقشاش اساسی و تعیینکننده است. دقت کن! این آیه از معدود آیاتی است که حتی اگر بر عکس بخوانی؛ یعنی از آخر به اول بیایی باز همان “کُلٌّ فِی فَلَکٍ” می شود! این یعنی هم در سیر صعود و هم در سیر نزول هویت واحد دارد! این گونه جملات دارای اقتداری مضاعف اند. آیه “رَبُّکَ فَکَبِّر” را هم که پیشتر شرح گفتیم در همین سیاق است. آن را هم اگر از آخر به اول بخوانی باز جمله “رَبُّکَ فَکَبِّر” می شود! ای دوست، این در مدار فطرت الهی خود بودن و به کار خویش مشغول بودن، هویتی حقیقی و اقتداری آسمانی می آورد. این به معنای همان خود بودن اصیل است. تو اینگونه کارآمد می شوی و نقش واقعی خود را در هستی به نیکی در مییابی. در مدار خود بودن، بر اساس فطرت الهی خود زندگی کردن، هماهنگی با کل هستی است. یک پیروزی عظیم است. حال آنکه بر ضد فطرت خود بودن و خروج از مدار حقیقی، حذف شدن و هلاکت است.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی