“اِسمَعُوا” (بشنوید)!
☆ دقت کن که این بحثی ظریف است! در سلوک کیفیتی است تحت عنوان فن سماع حقیقی. در این کیفیت تو یاد می گیری که فقط بشنوی. فقط “شنیدن”. نه فکر کردن، و نه تحلیل کردن، و نه بدنبال فهم چیزی بودن. بلکه فقط “شنیدن”. در فقط شنیدن، تو کاملاً ساکت و پذیرایی. نه به دنبال اثبات چیزی هستی و نه انکار چیزی. در این کیفیت زبان و ذهن و احساسات تو تماماً آرام و ساکت اند. هیچ قضاوت و پیش ذهنی ای در پس مغزت وجود ندارد. کاملاً ساکت و آرام و پذیرا. چنین کیفیتی حالت اصلی “سمع” است. تو در این کیفیت، فقط ارتعاشات را دریافت می کنی. بی دخل و تصرف. ورود به چنین کیفیتی به واقع دریافت انرژی لطیف و کارآمدی است که در وجودت کیمیاگری می کند، تحولات و تطوّرات عظیمه روحی به وجود می آورد، و آگاهی ات را از لایه ای به لایه ی برتر وجود می کشاند. برای فهم عملی این نکته و نیز برای تمرین؛ گاه آن زمان که به طبیعت بکر و خلوت می روی، در سکوت فقط بشنو. مستقیماً با ارتعاشات طبیعت روبرو شو. چه صدای باد باشد چه شُر شُر آب، چه صدای پرنده ای در دوردست،… تو فقط باز باش و بشنو. در باره ی صداها هیچ قضاوتی نداشته باش. روی صداها نامگذاری نکن. مگو که این صدای این است و آن صدای آن. ارتعاش طبیعت و هر آنچه در آن است را فقط دریافت کن. صرفاً یک دریافت کننده باش. چنین حالتی را “شنیدن” گویند. شنیدنی که ذهن و سوابق ذهنی هیچ دخالتی در آن ندارند. تر و تازه و در حال است. ای دوست، مراد از “شنیدن” یک دریافت تمام است. رابطه ای مستقیم با هستی است. در این کیفیت تو ارتعاشات اصیل هستی را در زمان حال و بی کم و کاست و بدون دخل و تصرف دریافت می کنی. ارتعاشی که زنده و هوشمند است. چنین دریافتی، دریافت انرژی است. نیرویی هوشمند که خود دست اندر کار استحاله در وجودت می شود. و این اعجاز شنیدن است. تو وقتی به کلام الهی گوش می دهی اگر در کیفیت سکوت و خاموشی باشی، خود را در معرض برکات عدیده و اسراری قرار داده ای. تنها شرط آن این است که فقط در حالت “شنیدن” باشی. ساکت و پذیرا، نه در فکر لغت و معنا و صرف و نحو و غیره. و نه در اندیشه ی قبول یا انکار چیزی. تو فقط ارتعاش کلام را دریافت می کنی. همین. در شنیدن متعالی کار تو همین است. فکر کردن در باره ی معنا و غرق شدن در مفاهیم و تفاسیر، همه و همه مربوط به مرحله ای دیگر است. در اینجا سخن فقط از دریافت ارتعاش کلام الهی است، نه چیز دیگر. چنین دریافت سالمی، کیمیاگری می کند. زایل کننده تاریکی و بیماری های درون و احیا کننده روح بیداری و سلامت است. دلیل آن اینست که روح، از ارتعاشات فطری، از ارتعاشات هماهنگ با هستی، به وجد می آید. بیدار و هشیار می شود. روح به این ارتعاشات، پاسخ مثبت داده و فعال می شود. به قول قُس بن ساعده؛ “اِسمَعُوا وَاعُوا” (بشنوید و بیدار شوید)! ای دوست، در نگاه کردن و “مشاهده” نیز همین روش حاکم است. نگاه در سکوت. بی هیچ پیش ذهنی و پیش داوری. آن نیز ارتعاش لطیف و سازنده ی خود را دارد. بدان که “شنیدن” و “دیدن” یک نعمت بزرگ و اسراری است. غیر از آن چیزی است که پنداشته ای و به آن عادت کرده ای. پس تعجبی ندارد که سالکان گاه سالیانی دراز بر روی خود کار می کنند تا “شنیدن” و “دیدن” خالص را بیاموزند.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی