“وَ لا تُؤمِنُوا اِلّا لِمَن تَبِعَ دِینَکُم”
([آنها گفتند:] جز آن کسی که پیرو دین تان باشد را تصدیق و باور نکنید!)
☆ مپندار که این جمله ی خداپرستان راستین است! دقیقاً بر عکس، این گفتار کسانی است که تاریکی و غرور و توهّم حق بجانبی وجودشان را فرا گرفته است. کسانی که تنها خودشان و برداشت های خودشان را قبول دارند. کسانی که مِلاک شان “حق” نیست، بلکه مِلاک شان تلقّیات و برداشت هایشان از دین است. آن هم برداشت های ناصواب و ناکارآمدی که خالی از هدایت و نجات است. و دقیقاً از این روست که بلافاصله در ادامه آیه می فرماید؛ قُل اِنَّ الهُدیٰ هُدَی اللهِ”(به آنها بگو؛ هدایت فقط هدایت خداست)! این خداست که هدایت می کند و از هدایت شدگان آگاهتر است. برداشت های ما، مِلاک هدایت و حقیقت نیست. برداشت های ما مشتی ذهنیات و القاءات این و آن است. فلذا قضاوت در مورد هدایت یا عدم هدایت دیگران سزاوار بندگان نمی باشد. این فضل از آنِ خدا و به دست اوست و او هر کس را صلاح بداند مشمول آن می گرداند؛ “اِنَّ الفَضلَ بِیدِاللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشاءَ وَاللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ”! و این نیز فصل الخطاب آخر همین آیه است! ای دوست، آن که متوهمانه فقط خودش و تأییدکنندگان خودش را -و نه کس دیگر را- برخوردار از دین حق و هدایت و بهشت بداند، به فحوای همین آیه، گرفتار بدفهمی شده است و از فضل الهی به دور مانده است. دقت کن که قرآن به نکته مهمی اشاره می کند! زیرا دقیقاً چنین تلقی ها و برداشت های ناصوابی است که جهان امروز را به تفرقه و تکفیر و کشت و کشتار و ویرانی کشانده است. و باز در آیه دقت کن، که می فرماید؛ “دِینکُم”! یعنی دین شما، نه دین خدا! و دین شما لزوماً دین خدا نیست! بدان که سالک حق آن است که خود را از اسارت برداشت ها و ذهنیات مخرب و قضاوت های متوهمانه رها کرده است. او خیرخواه دیگران است و امیدش همواره به فضل الهی است.