572- “اِستَهوَتهُ الشَّیاطِینَ فِی الاَرضِ حَیرانَ!”
(شیاطین او را به سقوط و حیرانی در زمین کشاندند!)
این آیه یک هشدار حیاتی است. هشدار به کسانی که روزی هدایت یافته بودند اما اکنون بخاطر غرور و خودبزرگ بینی شان بر لبه پرتگاه و حیرانی قرار گرفته اند.
هواهای نفسانی باعث سقوط می شوند. “اِستَهوَتهُ”! این شیوه ی شیاطین است! منتها چنین سقوطی اولش بالا رفتن است! مدارج را طی کردن است! و آنگاه سقوط روح! چه هر پایین افتادنی بالا رفتنی داشته است؛ اینکه دیگران به تو بگویند؛ چقدر خوب و متعالی هستی، چقدر بزرگ و حکیمی، عجب نور و عظمتی داری، … و تو همه این اراجیف را باور کنی و باد کنی و راستشان بینگاری. چنین بالا رفتن کاذبی، پشت سرش سقوطی خوردکننده و حتمی است. با اینکه هنوز اندک یارانی دارد که او را به صلاح و هدایت می خوانند؛ “لَهُ اَصحابٌ یَدعُونَهُ اِلَی الهُدیٰ “. اما چنین کسی آنچنان مغرور شده است که سخن هیچکس را وَقعی نمی نهد. و همچنان بر افکار و اوهامش پافشاری می کند و آن به آن به پرتگاه حیرانی نزدیکتر می شود. آری شیاطین جن و اِنس، اینگونه کسانی را که روزی هدایت یافته بودند فریب می دهند؛ با غرور و خودبزرگ بینی! ای دوست، سالک حق آن است که تمجید و تحقیر هر دو برایش یکسان است. او هیچگاه توهّم بزرگی بر نمی دارد و همواره در برابر خداوند خاضع است. و نشانه ی این خضوع، تواضعی خالصانه است که نسبت به دیگر بندگان خدا به ویژه به اهل هدایت دارد. “و نَعُوذُ بِالله ِمِنَ الکِبرِ و العُجبِ و الحِماقَة”.