می دانی حکایت غول چراغ جادو که در قصه های اساطیری آمده، به چه معنایی اشاره دارد؟! در آنجا گفته اند؛ چون درب چراغ جادو را بر داری، بخاری از آن خارج شده و در پیوند با فضای خارج، غولی مقتدر نمایان می شود! این یعنی چون فضای محدود و در بسته، به فضای نامحدود و بازِ هستی پیوند بر قرار کند و یکی شود، خود نامحدود شده است. از زندان تنگ منیّت خویش خارج، و همه می شود. از “من” به “کل” می رود. چراغ را ذهن خود بگیر و آن که درونش در اسارت است، روح و جانت! ای دوست، اقتدار آن کس دارد که روح خود را از اتاقک تاریک ذهنی اش بِرَهانَد و آزاد و رها با “کل” پیوندی ناگسستنی برقرار نماید. چنین کسی صاحب غول چراغ جادوست.
مسعود ریاعی