گاه است که انگار بر اعرافِ آگاهی خویشم. از یک سو با چشم روحم، انسانهای شریف و صاحبانِ روح های بزرگ را می نگرم که از دام دنیا رهیده و در بهشت الهی خویش بسر می برند، و من بدان راه ندارم، و از سوی دیگر انسانهای فظیع را می بینم که در جهنم دنیا بدنبال سهم بیشتری از تاریکی اند. از یک سو اصحاب یمین را، و از سوی دیگر اصحاب شِمال را. عجیب حکایتی است. نمیدانم داستان اعراف من به کجا ختم شود. هر چه باشد؛ تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیّ الّذِی لا یَمُوتُ بِیدِهِ الخَیرُ وَ هُوَ عَلَی کُلِّ شَیءِِ قَدِیرٌ