“وَ اِذ اَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتَهُم وَ اَشهَدَهُم عَلیٰ اَنفُسِهِم اَلَستُ بِرَبِّکُم قالُوا بَلیٰ”
(و بیاد آر آنگاه که پروردگارت از پشت بنی آدم ذُرّیه شان را بر گرفت و آنها را بر خودشان گواه گرفت؛ آیا من ربّ شما نیستم؟! گفتند؛ آری)!
– مضمون این آیه به روشنی می فرماید که بنی آدم در موقعیتی خاص ربّ شان را بالمعاینه یعنی رو در رو دیده و شناخته و بر پروردگاری اش اعتراف نموده اند. به چنین دیداری در روایات عدیده تاکید شده است. شاید برخی بپرسند؛ پس چرا ما آن را به یاد نمی آوریم! پاسخ این سوال در خود آیه نهفته است. آن ملاقات با کالبد ذرّی بوده است. کالبد ذرّی کالبد اولیه و انرژیایی توست. از قبل بوده و هم اکنون نیز موجود است. آن نیز چون بذری زنده رشد خاص خود را دارد. مادی است اما از ماده ای لطیفه. مجموعه ای از ذرات نورانی و زنده و هوشمند و به هم پیوسته. از منظری؛ آن بذر وجود تو و نفس زندهٔ توست. کاملاً واقعی است. واقعی تر از این جسم مادی زمختِ تاریک. کالبد ذرّی، زنده است، هوشمند است، می بیند و می شنود و پاسخ می دهد. لطیف و ماندگار و قابل شکوفایی است. در دعای عرفه امام حسین(ع) به چنین موجودیتی به وضوح اشاره رفته است؛ آنجا که می فرماید: ”بار خدایا!… به پروردگاری تو گواهی می دهم. اعتراف می کنم که تو پروردگار منی و بازگشت من بسوی توست. تو با نعمت خود، وجود مرا آغاز کردی، پیش از اینکه من چیزی در خور یاد باشم. مرا از خاک آفریدی، سپس در پشت ها جایم دادی و از حوادث زمانه و دگرگونی های روزگار، ایمنم ساختی، و من در روزگاران گذشته و قرن ها و نسل های پیشین، هماره از پشتی به رَحِمی کوچ کردم”! دقت کن!
مراد از کالبد ذرّی، نطفه نیست. نطفه چیز دیگریست. نطفه به مثابهٔ فُلک(:کِشتی) برای کالبد ذرّی است. در اینجا به موجودیتی زنده و انرژیایی و هوشمند اشاره رفته که از دیرباز بوده و قرار است در موعدی خاص و مقرر بارز و ظاهر شود. کالبد ذرّی نه بزرگ است نه کوچک. زیرا با مقیاس های دنیوی اندازه گیری نمی شود. آن ماده ای انرژیایی و دارای آگاهی است. ویژگی های خود و قبض و بسط خاص خود را دارد. (شاید برخی تعبیر لایب نیتس(۱۶۴۶ م) از بیان ذراتی بنام “موناد” را با عالَم ذر همسان بپندارند، هرچند دلایل و شواهد متقنی بر چنین انطباقی قابل اذعان نیست، لکن مطالعه مبحث “موناد” ممکن است تا حدودی فهم این قضیه را برای محققان و پژوهشگران آسانتر کند). اکنون کالبدهای جسمی و عاطفی و ذهنیِ تو، آن کالبد لطیف انرژیایی را چون بذری پوشانده اند. به خفا رانده اند. امید روزی که آن بذر حقیقی، در کشاکش دهر، رشد غایی خود را یافته، بارز و شکوفا گشته، و سروَری و ریاست کالبدهای دیگر را عهده دار گردد. که چون این شود، بی شک آن واقعه ی دیدار که آیه بدان اشاره نموده، به یاد خواهد آمد. زیرا همه آگاهیها در آن بذر وجودی مستتر است..
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی