– جدایی جزء لا ینفک مفهوم کثرت است. اگر جدایی نباشد، کثرت وجود نخواهد داشت. این درخت از آن درخت، این سنگ از آن سنگ، این حیوان از آن حیوان و این چیز از آن چیز جداست. پس کثرت به وجود آمده است. تعدّد به ظهور رسیده است و می توان هر کدام را جدا از هم دید. این یعنی جدایی عامل کثرت است. اگر هیچ چیز از هیچ چیز جدا نباشد، چه کثرتی؟! مفهوم کثرت از دست رفته است. اصحاب وحدت کسانی اند که جدایی ها را از نگاه خود حذف می کنند. فلذا آنچه باقی می ماند، خودِ “وجود” است. وجودی یکپارچه و اصیل. و آنگاه می گویند؛ “لَیسَ فِی الوُجُود اِلّا الله” (در عالَمِ وجود جز خدا نیست)! اینان از موجود پی به وجود می برند. وجود برایشان اصل است. پس هر سالکی را از درون خودش به “وجود” آشنا می کنند تا او نیز خود جهانی گردد وسیع و یکپارچه. کاری که مراقبه می کند حذف جدایی ها، با حذف ذهن جدایی طلب و تفرقه انگیز است. بدان که هر حبابِ روی دریا، از درونِ خودش به دریای بیکران وحدت وصل است و از برون جز کثرت و جدایی دیگر حباب ها را نمی بیند.
مسعود ریاعی