“وَ ما اَدراکَ مَا الحاقَّة”
(و تو چه دانی که “حاقَّة” کدام است!)
☆ تا کنون از قیامت و انواع آن سخنان بسیار شنیده یا خوانده ای. پس آنها را تکرار نمی کنم و اینک به لطف حق تو را دعوت به وجهی دیگر از معنای قیامت یعنی “الحاقّة” می نمایم. قیامت از این منظر، وقتی به وقوع می پیوندد که صُوَر روحانیات موجود در آدمی، از جسمانیت اش جدا شده و ظهور یابند. صُوَری لطیف و انرژیایی که به حَسَب اندیشه و عملکرد هر کس، خاص خود اوست. “حاقّة”، حقی است که از درون خودت محقق می شود. تو در حاقّه ی خویش، با صورت حقیقی خودت روبرو می شوی. به واقع تو، آن هستی. “حاقّة” سِرّ وجودی توست که نمایان می شود. برای سالکان واصِل این اتفاق با برکت در زمان حیات شان رخ می دهد، یعنی پیش از مرگ. و برای بسیاری به گاه وقوع مرگ جسمانی شان. این صوَر روحانی به واسطه نیروی اسمایی که خداوند در آدمی دمیده، -و بر اساس نوع اندیشه و کردار هر کس- شکل گرفته، تثبیت شده، و به ظهور می رسد. حاقّه، واقعه ای است که چهره ی حقیقی تو را به ظهور می رساند. این لقایی است با جوهره ی خویش. در این واقعه حبابِ وجود آدمی چون دانه ای تَرَک برداشته، می شکافد، و آنگاه صورتی حقیقی از آن بیرون می زند که حقیقت وجود خود توست. با آنکه سالکان حق -همانها که هم خداوند از آنها راضی است و هم آنان از خدا- با سلوکی پیگیر منتظر وقوع این واقعه ی با برکت اند، اما کسی از زمان وقوع حاقّة و چگونگی اش با خبر نیست. تنها این “عالم الغیب و الشهادة” است که به تمامی از کیفیت آن و زمان وقوعش مطلع است.