_ ظریفی نکته سنج بمرد و فرشتگانِ حسابرس او را محاصره کردند و گفتند؛ امروز روز حسابرسی و سوال و جواب است!
گفت: حسابرسی چه کسی؟!
گفتند: حساب تو!
خندید و گفت: بروید با وکیل ام صحبت کنید!
گفتند: وکیل تو کیست؟!
گفت: خدا! “وَاللهُ عَلیٰ کُلِّ شَیءٍ وَکِیل”!
ما در همان دنیا همه چیزمان را به خدا واگذار کردیم و حتی از او خواستیم که چشم بر هم زدنی ما را به خودمان وامگذارد! پس اگر حسابرس اید، بروید و از خودِ خدا حسابرسی کنید! اینجا چیز دندان گیری گیرتان نمی آید!
مسعود ریاعی