⭐️ زبان پدیدهٔ عجیبی است. آن نیز طبقات خود را دارد. انواع خود را دارد. حتی مؤنث و مذکر دارد و برخوردار از رنگ و لعاب خویش است. زبان احساسی، زبان ذهنی، زبان علمی، زبان دیپلماسی و حُقهبازانه، زبان نظامی، زبان تجاری، زبان مذهبی، زبان زور، زبان ساحرانه، زبان رمزی، زبان کودکانه، و حتی زبان بیزبانی…
در این دنیا زبان برای برخی نان و آب میآورد و برخی دیگر را به خاک سیاه مینشاند. برخی را مقام میدهد و برخی را از زندگی میاندازد. خلاصه پدیدهٔ عجیبی است این زبان. امروزه زبان دیگر آن وسیلهٔ ارتباطی متعارف برای فهم متقابل نیست. یک دکان عجیب با محصولات مختلف است. قویترین وسیلهٔ استثمار و استحمار طبقات مختلف مردمی است. با زبان است که میتوان ذهن مخاطب را با کمترین هزینه در اختیار گرفت. متأسفانه امروزه مردمان پیش از دریافت هر حقیقتی، عاشق حرفهای قشنگاند. شیفتهٔ وعدههای طلاییاند. آنها با این حرفها مست میشوند، مسخ میگردند. امروزه در جهان بیش از هر دورهٔ دیگر استثمار و استحمار از طریق زبان و زبانبازی اتفاق میافتد. برای کسانیکه علمزدهاند و نه عالِم واقعی، کافیست در میان کلامت چند واژه و اصطلاح علمی بیان کنی تا مقهورشان کردهباشی تا القاءات بعدیات را بپذیرند. برای کسانیکه دینزدهاند و نه دیندار فهیم، کافیست در میان کلامت یکی دو آیه و حدیث بیان کنی و چند تا هم انشاءالله و ماشاءالله غلیظ و بموقع چاشنیاش کنی، و آنگاه تأثیرگذاریات را بر این عده نظارهگر شوی. و برای کسانیکه اهل سیاستاند و اهل تحلیل این چه گفت و آن چه گفت و بالاخره چه خواهد شد، به همین نحو… و قِس علی هکذا.
امروزه زبان بیش از پیش شیطانی است. شیاطین جن و انس اساتید حرفهای استفاده از زبان و تأثیرات زبانیاند. این دکاندارانِ زبان به طور حرفهای یاد گرفتهاند که حرف خوب بزنند و ارادهٔ باطل کنند. استاد حُقّهٔ “کلمةُ الحَقِّ و یُرادُ بِهَا الباطِل” شدهاند. امروزه خطر زبان و زبانبازی بسیار جدی است. بسیار جدیتر از دورههای پیشین. فلذا هر سالک حقی علاوه بر آنکه باید به خطرات ویرانگر آن آگاه باشد باید راه مقابله با آن را نیز خوب بشناسد و بکار برد. و آن اینکه هر صبح و شام چنان محتویات ذهن خود را با “سبحان” خالی کند که تمامی زبانبازیها و القاءات را بِلا أثر بگذارد. برای آنان که میخواهند روح خود را به سلامت بدارند این کار از نان شب هم ضروریتر است. و اِلّا بیآنکه بفهمند از درون اسیر شدهاند. به دام افتادهاند. و مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. آری، برای رهایی از نفوذ و سلطهٔ زبان و زبانبازیهای مخرب و القاءات اسارتبار باید هر صبح و شام وجودی خالی داشتهباشی. ذهنی پاک از هر چیز، پاک از هر تعلق و اندیشه داشته باشی. خالیِ خالی. خودمانی بگویم؛ “اگر طالب نجاتی باید دست به دور انداختنات معرکه باشد”.
مسعود ریاعی