☆ تمام پیامبرانی که در قرآن ذکر شده اند و تمام ضد پیامبرانی که در آنجا مذکورند، همه در وجود خودِ تو جمع اند. آن قصه ی درون توست که ماجرا به ماجرا بیان شده است. پس پیامبران وجودت را به کار گیر و بر علیه اوصاف بازدارنده ات به میدان بفرست که آن ماجراها همه ماجراهای خود توست. پس با آدمِ وجودت، اسماء را بیاموز و وجودت را به اخلاق و اوصاف الهی بیارای، با نوح وجودت از طوفانهای زندگی گذر کن و کشتی وجودت را بسلامت به مقصد رسان، با ابراهیمِ وجودت یگانگی را بفهم و خود را از چنگ دوگانگی ها و چندگانگی ها خلاص کن، با یوسفِ وجودت از گرداب شهوت به سلامت بیرون آی و بر سرزمین مصر خودت حاکم شو، با موسی بر فرعون وجودت چیره شو و همه ی یارانت را -که همان اوصاف و قوای نیک ات است- از دریای شب زده ی نافهمی گذر ده، با عیسای وجودت به وادی عشق در آی و زنده از قبرستان مردگانِ بی عشق خارج شو، و با محمد تسلیم همه جانبه را به تجربه بنشین… هر صفحه از قرآن را که بگشایی، آن ورقی از ماجرای زندگی خود توست. چیزی غریبه نیست. همه ی آن ماجراها آشنای روح است. پس نقش ات را در هر سوره و هر آیه بیاب و راه خروج و رستگاری ات را دریاب. چه “فِیهِ ذِکرُکُم”! آن ذکر حال خود شماست. حقیقت وجود خود شماست. حقیقت ات را دریاب و نیروهای به حق وجودت را جمع کن و بر کفر و شرک و نفاق وجود خودت فایق شو. آن جنگها، آن حق و باطل ها، همه در درون توست که اتفاق می افتند. پس خودت را بازخوانی کن. اصلاح کن. بر خودت پیروز شو. فاتح خودت باش. یاد بگیر که قرآن را طوری بخوانی که انگار هم اکنون بر خودِ تو نازل شده است. و آنگاه، و آنگاه خواهی دید که تمامی سؤالات ذهنی گذشته ات خودبخود بر طرف شده اند و چشمانت به جریان زندگی ات روشن گشته اند، زیرا “تو آگاهانه به قلمرو درونی خودت وارد شده ای”.
مسعود ریاعی