☆ حکمای الهی از دیر باز گفته اند؛ اولین قدم برای نیل به آرامش حقیقی، پذیرش آنچه که هست، می باشد، نه انکارشان. فرقی نمی کند، آنچه که هست خوشایند است یا ناخوشایند. بپذیر که این بدن من است، این موقعیت من است، این امکانات من است، این استعداد من است، این امور خوشایند من است، این امور ناخوشایند من است، این بیماری من است، این داشته ها و این نداشته های من است… پذیرش آنچه که هست و آنچه که نیست، بسیار مهم و آغاز گشایش است. چون بپذیری، از آن پس است که بهترین راهکارها برای بهره مندی بیشتر از “آنچه که هست”، بارز می شود، و بهترین خلاقیت ها برای دست یابی به “آنچه که نیست” اما بودنش ضروری است، از درونت جوشیدن می گیرد. متاسفانه اغلب انسانها از خاصیت اسراری چنین پذیرشی بی خبرند. ذهن آنها مدام در عدم پذیرش بسر می برَد. و دقیقاً از این روست که واقعی نیستند. آنچه که هست را نمی بینند و همواره در حسرت آنچه که نیست بسر می برند. پس افسرده و محزون اند و بدیهی است که خلاقیتی از وجودشان نجوشد.
مسعود ریاعی