بر خلاف تصور بسیاری باید گفت که “شهود” امری کاملاً طبیعی است و خداوند آن را در فطرت همه ی انسانها نهاده است. اینطور نیست که فقط عده ای خاص دارای آن باشند. دیگران نیز دارند. تنها تمایزی که هست این است که دیگران هنوز آن را در وجودشان کشف نکرده اند، آن را ظهور نبخشیده اند. آن زیر انبوهی از ذهنیات مدفون شده است. “شهود” معبر دریافت آگاهی های ناب است و کارکرد اسراری خود را دارد. قلیلی از آن بهره مندند بی آنکه با کارکرد آن آشنا باشند. درست مثل همه ی کسانی که از نحوه ی کارکرد دستگاه گوارش شان بی اطلاع اند، اما با آن زندگی می کنند و عملاً بهره مندند. درست مثل بسیاری که منطق صوری را نخوانده اند اما هر روزه انواع قیاسات را در سخنان شان بکار می برَند. ندانستن چگونگی و چیستی شهود، به معنای عدم وجود آن نیست. ای دوست سالکم، تو برخوردار از شهود خویشی. تنها کاری که باید بر آن فایق آیی تا به آگاهی های شهودی ات دست یابی، توقف این ذهنی است که باعث خفتگی و غبارآلودگیِ شهودت شده است. مراقبه ی اصیل، شهود تو را بیدار می کند و آن را به ظهور می رساند. مهم آن نیست که چند واژه و اصطلاح را بدانی یا ندانی، مهم ممارست تو بر مراقبه، و داشتن نگاهِ بی قضاوت است.
مسعود ریاعی