خداوند تعالی به داود (ع) وحی کرد که:
“ای داود! خوب بنده ای بودی اگر از بیت المال ارتزاق نمی کردی و بدست خود کار می کردی!”
پس داود گریه کرد، تا اینکه خداوند به آهن وحی افکند که: “از برای بنده ام داود نرم شو!” و آهن در دست او مثل موم و خمیر نرم گردید، و داود در هر روز، یک زره می ساخت و آن را به هزار درهم می فروخت، و در مدت عمر خود سیصد و شصت زره ساخت و از وجه آن ارتزاق می نمود، و از بیت المال بی نیاز گردید.
مَن لا یَحضُرُهُ الفَقِیه و ایضاً الکافی