دی 15, 1396

“دوگانگی”

  مفهوم حقیقی “دوگانگی” این است که خود را از خدا جدا بدانی. یکی “من” و یکی “خدا”. و این مخربترین و در عین حال وحشتناکترین […]
دی 15, 1396

“وجودی بسیط”

یک سالک، با هر ماجرایی که روبرو شود، با آن، ساده، آزاد و باز برخورد می کند و اجازه نمی دهد که ذهنش او را به […]
دی 15, 1396

“حال کُشی”

یک فرزانه، آن به آن، نو زندگی می کند. او چیزی را استمرار نمی بخشد. هر تجربه اش، تجربه ی دیگری است. استمرار، یعنی خاطرات گذشته […]
دی 15, 1396

“بیداری، بی داری است”

بیداری، شبیه “بی داری” است، به دار تعلقات آویزان نبودن است. بی “داری”، شبیه بی “خانگی” است، در هیچ مرحله ای جاخوش نکردن و همواره “راه” […]
دی 15, 1396

“آزادی سالکانه”

آزادی چیزی نیست که سالک در پایان راه به آن رسد، بلکه باید از همان ابتدای راه با او باشد. زیرا راه سلوک با آزادی طی […]
دی 15, 1396

خالی شدن، مایوس شدن نیست

وقتی می گوییم که سالک باید خود را از هر باری خالی کند، خود را از گذشته و آینده پروری و آرمانگرایی رها سازد، برخی ممکن […]
دی 8, 1396

“باقیمانده از آن عشق باد!”

وقت زیادی باقی نمانده است. اندکی انرژی است برای راهی طولانی. دیگر نمی توان به زندگی حماقت بار گذشته ادامه داد. باید بسرعت بازگشت و بازگرداند. […]
دی 8, 1396

“پاک بودن از همه چیز”

پاک بودن در سلوک اِلَی الله، فقط به معنای پاک بودن از گناهان نیست. وقتی به تو قدرتی معنوی تفویض می شود، از آن نیز خلاص […]