– اگر بیرونمان آشفته است، نشان آن است که درونی آشفته داریم.
– اگر بیرونمان فقر زده است، نشان آن است که هنوز به ثروت درون دست نیافتهایم.
– اگر زندگیمان پر از سؤال و مدام از این شاخه به آن شاخه شدن است، از آن جهت است که هنوز هیچ جوابی برای من کیستم نیافتهایم
– اگر هیچ دوست واقعی نداریم از آن روست که هنوز با خودیت خود بیگانهایم
– اگر کارهایمان مدام گرههای کور میخورد، نشان آن است که در بند گرهگشایی از کار دیگران نیستیم
– اگر هیچگاه راست نمیشنویم، راستگویی درونمان را منکوب کردهایم
– اگر به درستی آگاه نمیگردیم، نشان آن است که در آگاهیبخشی بخیلایم
– اگر نمیتوانیم بخشنده و مهربان باشیم این یعنی خدای بخشنده و مهربان را پرستنده نیستیم
ای دوست، آنچه که بیرون است آینهٔ تمامنمای درونیات خود ماست. سالک فرزانه آن است که نشانهها را دریابد و شعور خود یعنی نگاهش را از درون تغییر دهد. چه با تغییر شعور و ارتقاء آن است که بیرون با کمترین هزینه تغییر یافته است.
مسعود ریاعی