⭐️ بهترین حاکمیت، حاکمیت خودِ متعالی آدمی بر خودش است. “عَلَیکُم اَنفُسَکُم”. حاکمیت حق اینچنین محقق میشود. وجود حاکمیتهایی جز این، از هر نوع که باشند نشانهٔ عدم رشد و بلوغ باطنی و به عبارتی نشانهٔ واصِل نشدن به خود متعالی است. فلذا وجود حکومتها برای جوامع رشد نیافته و معرفت نیافتهای که حقوق یکدیگر را رعایت نمیکنند و اگر رها شوند همدیگر را آسیب میزنند، ضروری مینماید. اما جامعهٔ متعالی شده و شعورمند و معرفتیافته و آگاه به حقیقتِ حیات، نیاز به هیچ حکومتی به معنای متعارفش ندارد. بلکه شعور متعالیاش حاکمش است. خداوند در قرآن چنین جامعهای را تحت عنوان بهشت معرفی میکند. در کیفیت بهشتی هیچ حکومتی وجود ندارد. حاکمش شعور متعالی خود توست. در آنجا بکن و نکن و تکلیفی دیکته نمیشود. کسی تهدیدت نمیکند و مدام تو را نمیترساند. در آن کیفیت هیچ پاسبان و محتسبی نمیبینی. هیچ میوهای ممنوعه نیست. هر چیزی آزادانه و آگاهانه در بهترین وضعیت خود قرار دارد. غایتی که قرآن معرفی میکند چنین حیاتی است؛ بهشت بیحکومتی و در عین حال متعالی. امروزه زمین پر است از انواع حاکمیتها. با انواع قوانین موضوعه. کیفری و جنایی و حقوقی و غیره. و این یعنی هیچ جامعهای در هیچکجای زمین، هنوز آنچنان که باید ارتقاء شعور نیافته و رشد حقیقی نداشته است و نمیتواند بیتحکّم غیر، زندگی کند. به عبارتی هنوز لایق رهایی نیست و باید تحت کنترل باشد. و اما سیر سالکان حق، چیز دیگری است. سمت و سوی دیگری دارد. آنها سیرشان بسوی خلاصی یعنی بسوی بهشت خدایی است که نهفته در فطرت الهی خودشان است. با وجود این، رسیدن به چنین سطح والایی از حیات، سلوک و تعالی روح میطلبد. اصلاً سلوک سالک برای همین است. برای این است که تو به حاکمیت خودِ متعالی خودت برسی و از تحکّم غیر، آزاد شوی. خدای بخشنده و مهربان برای تو این را میخواهد؛ رهایی و رستگاری را. پس اگر در سیر و سلوکت، و یا حتی در رؤیاهایت، به عالَمی رسیدی و دیدی که در آنجا حکومتی و قوانینی برقرار است[مثلاً به این درخت نزدیک نشوید و غیر ذلک]، بدان که آنجا بهشت حقیقی خدا نیست. بهشتحقیقی، حکومت ندارد. تکلیف و باید و نباید ندارد. آن، نهایت آزادی است. خدای آزاد، بهشت آزاد دارد. و چنین کیفیتی متعالی از حیات، از آنِ “مُخلَصین” است. از آنِ رهایییافتگان. از آنِ نفوس مطمئنه. ای دوست، اگر به فطرت الهیات نائل نشوی، اگر نفس مطمئنه نگردی، به ناچار به حاکمیتهای مرئی و نامرئی دیگران تن دادهای.
از خداوند بزرگ مسئلت داریم که ما را حاکم بر نفسمان گرداند و شعورمندمان کند و اِذن ورود به بهشتش را عطایمان نماید. آمین
مسعود ریاعی