⭐️ اَشکال و صُوَر مادی، مرئیاند اما خود ماده صرفنظر از صورت و شکلی که میگیرد، نامرئی است. کسی خود ماده را ندیده است بلکه هر آنچه که میبیند شکلها و صورتهایی از ماده است. مادهٔ اصلی و اولیهٔ جهان، بسیار لطیف و نامرئی است. در جهان مقدار قابل معتنابهی مادهٔ نادیدنی وجود دارد که هنوز ظهور نیافته است. یعنی هنوز به شکل و صورت جسمانی در نیامده است. بزرگان با “تخیل فعال” و با بکارگیری “کلمه”، قادر به خلاقیت و به ظهور رساندن بسیاری از چیزها و تصاویرند. خلاقیتی که دستمایهاش همین مادهٔ نادیدنی و ظهور نیافته است. این را خلق از عدم نمیگویند. شعبده و چشمبندی و جادوگری هم نیست. آن خلاقیتی با استفاده از مادهٔ اولیه هستی است که بسیار لطیف است. هرگاه این ماده، شکلپذیر شود، دیدنی میشود اما تا وقتی بیشکل است، نادیدنی است. با وجود این همچنان ماده است. این عمل حکیمانه را اصطلاحاً نوعی “تصرف” در هستی گویند که البته اِذن میخواهد و کار هر کسی نیست. اما دیگر انسانها نیز میتوانند با مراقبهٔ اصیل به این مادهٔ نادیدنی دست یافته و به قدر قابلیت و توان تخیل فعالشان، زندگیشان را بهبود ببخشند. یک راهش از طریق دعاست. وقتی به درگاه حق دست به دعا بر میداری، چنان تخیل فعالی داشته باش که گویی خواستهات محقق شده و در کنارت است. تداوم در این کار همچون کوبیدن در است تا بالاخره آن را به رویت بگشایند. در این شیوه، هیچگاه تحقق خواستهات را حواله به آینده نکن، و با شک و تردید و دو دلی نیز دعا نکن. بلکه باید قطعی و تحقق یافته بدان نگاه کنی. تو با اینکار فضایی میسازی و آن مادهٔ نادیدنیِ ظهور نیافته را به درون آن میکشانی و امکان ظهورش را مهیا می نمایی.
مسعود ریاعی