⭐️ واژهٔ ابلیس به معنای غم و اندوه و ناامیدی است. به معنای کسی است که ناشاد است. کسی که از سرزمین شادی سقوط کرده است. از کیفیت بهشتی خارج و به کیفیت رنج وارد آمده است. آنان که همواره آدمیان را به غم و اندوه میخوانند، به واقع به سرزمین ابلیس میخوانند. غمپروران و ترویجدهندگان اندوه، عملهٔ ابلیس و نیروهای اجرائی اویند. حال آنکه جایگاه مؤمن “لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُونَ” است. کیفیتی که در آن نه ترسی و نه اندوهی است. یک سالک ابداً در هیچ موقفی به راه ابلیس نمیرود. او این بازی را میشناسد و همواره از درون شاد و بانشاط است. زیرا نیک میداند که از انسانهای ناشاد و ماتمزده براحتی میتوان یک برده ساخت. براحتی میتوان ذهن آنها را تسخیر کرد. ترویج غم و اندوه یکی از شیوههای ابلیس و اصحاب اوست که البته در طول تاریخ کارايیهای خود را در شکار و به اسارت بردن روح انسانها داشته است. زیرا انسان غمگین و ماتم زده، فلج است، قفل است. یک اسیر رام و در خدمت است. چنین انسانی را به هر سو میتوان کشاند و براحتی هر بهرهای میتوان از او برد. مُخلَصین در قرآن تنها کسانیاند که ابلیس و دیگر شیاطین هیچ سلطهای بر آنان ندارند. زیرا مُخلَصین یعنی همان آزادگان و خلاصشدگان، هرگز در تور غم و اندوه شیاطین به دام نمیافتند. زیرا آنها این بازی را خوب میشناسند و به بیگاری طراحان غم و اندوه نمیروند. زیرا مُخلَصین رهایی یافتگانیاند که نه از داشتهای خوشحال میشوند و نه از نداشتهای غمگین. آنها به معنای واقعی آزادند و از اندیشهٔ داشتنها و نداشتنها خلاص شدهاند. غم و اندوه برای اینان از جنس حقیقت نیست و وجودی حقیقی ندارد. و دقیقاً از این روست که شیاطین هیچ سلطهای بر آنان ندارند.
مسعود ریاعی