⭐️ خداحافظی، ذکر وانهادگی و توکل است. ذکر رها کردن و رها شدن است. آن که خداحافظی کردن را بدرستی آموخته، در مسیر رهایی قرار دارد. سالکانی هستند که ذکرشان خداحافظی است. روزانه در دل هزاران بار خداحافظی می کنند. خداحافظ ای پول، ای قدرت، خداحافظ ای شهرت، ای دانش، ای دانستگی، خداحافظ ای عقاید رنگارنگ، خداحافظ ای پدر، ای مادر، ای همسر و فرزند، خداحافظ ای همهٔ چیزهای آشنا، خداحافظ ای افکار، ای عواطف و احساسات، خداحافظ ای خواهشها و آرزوها، خداحافظ ای بد و خوبهای ذهنی، خداحافظ ای کالبد جسمانی، خداحافظ ای نهرها، ای کوهها، خداحافظ ای گلها، ای شکوفههای نشسته بر شاخهها، خداحافظ …. سالکی که ذکرش خداحافظی است، آزادترین انسان روی زمین است. او از درون رهاست و هر روزه خود را از بند هر تعلقی می رهانَد. او روزی هزاربار زنجیرهای ذهنی را میگسلد. خداحافظی، هنر فرزانگان است. کار هر کسی نیست. انسانهای در بند، خداحافظیهایشان زبانی است. آنها از عظمت و کارآمدی آن بیخبرند. قدر خداحافظی را آزادگان میدانند. خداحافظی برای اینان، یعنی روی پای خود ایستادن و به راه افتادن. یعنی خود شدن و به خویشتن خویش واصِل گشتن. خداحافظی سرآغاز رهایی راستین است. ای دوست، خداحافظی را یاد بگیر که آن اکسیر کیمیاگری است.
مسعود ریاعی