☆ برخی از سرزمین و خانه و کاشانه شان دورند. غربت اینان فیزیکی است. برخی از خواسته ها و آرزوهایشان دورند. غربت اینان احساسی است. برخی از استعدادها و قابلیت هایشان دورند. غربت اینان از خودبیگانگی است… و قلیلی اند که دانسته اند حقیقت ماجرا این است که از الوهیت شان دورند. این غربت سالکان است. سفر اینان، سیری باطنی است و علاج غربت شان جز یک استحاله ی کیمیاگرانه نباشد. پس همه غریب اند جز فنارفتگانِ بقا یافته.
مسعود ریاعی