☆ عدالت، خودْ رحمت است. اینطور نیست که عدالت یک چیز باشد و رحمت چیز دیگری. آنها همچون دو دایره ی منطبق بر هم اند. عدالت یعنی تعادل بر قرار کردن. و تعادل بستر رشد و تعالی است. باعث سرزندگی و شادابی و سلامت است. رحمت نیز جز این نیست. وقتی به کسی رحمت روا می داری، به واقع او را متعادل می کنی. زنده اش می داری. مهیای رشدش می کنی. و در یک کلام به او حالت تعادلی می بخشی. اگر کار تو او را متعادل نکند، آن رحمت نبوده است. یک دخالت بی جا بوده است. بدان که رحمت و عدالت دو واژه برای یک مفهوم اند. واحد اند. دو روی یک سکه اند. جدایی ناپذیرند. رحمت، عدالت است و عدالت رحمت. عدالت بر خلاف نظر بسیاری به معنای سخت گرفتن و زجر دادن و مو را از ماست کشیدن نیست. عدالت تا آنجا پیش می رود که تعادل بر قرار شود. یعنی رحمت بیاورد. زیرا هدف از ایجاد تعادل زندگی است. آن چه مهم است زندگی و جریان داشتن آن است. عدالت و رحمت باید بتوانند زندگی را به جریان بیندازند، نه آنکه جلوی آن را سد کنند. فهم رحمت و عدالت از موضوعات مهم و حیاتی سالکان است که باید به بهترین وجه آن را دریابند.
مسعود ریاعی