☆ ما هم هندسه ی مسطح داریم و هم هندسه در فضا. بررسی دایره، هندسه در سطح است و بررسی کره، هندسه در فضا. اولی دو بُعدی بر روی کاغذ است و دیگری سه بُعدی در فضا. روانشناسی نیز همین گونه است؛ روانشناسی مسطح و روانشناسی در فضا با همه ی ابعادش. فهم متون مقدس نیز همینطور است؛ یکی فهم سطحی و خطی است و دیگری فهم در فضای چند بُعدی. مسطح خوانی، سطحی خوانی است. ساده است اما دور از واقعیت است زیرا در واقعیت هیچ سطح بی عمقی وجود ندارد. هر چیزی دارای عمق خویش است. ما باید در جهانِ پیش رو یاد بگیریم که هم هندسه، هم روانشناسی، هم علم اجتماع و سیاست و اقتصاد، و حتی خوانش متون مقدس را با تمامی ابعادشان در نظر بگیریم و آنگاه بررسی نماییم. چنین کاری اگرچه صعب تر به نظر می رسد اما به واقعیت چند بُعدیِ زندگی نزدیکتر و در عین حال قابل اعتمادتر و کارآمدتر است.
مسعود ریاعی